فیلم سایه یک شک
عمو چارلی هیجان را به یک شهر کوچک می آورد
هیچ کس هرگز فیلم سایه یک شک آلفرد هیچکاک را به قابل قبول بودن متهم نمی کند، اما آنقدر به سبک هیچکاک قاب بندی شده است که محکم بازی می کند و هرگز از داستان خارج نمی شود. بعداً شما پوچ بودن دو کارآگاه را زیر سوال میبرید که یک مظنون را از نیویورک تا کالیفرنیا دنبال میکنند، ظاهراً بدون اینکه از ظاهر او مطمئن باشند، و برای هفتهها در بیرون از محل سکونت او بیکار میچرخند در حالی که با خواهرزاده مظنون صحبت میکنند. یکی از آنها در نهایت حتی پیشنهاد ازدواج می دهد. ما متقاعد هم نیستیم که خواهرزاده، با این باور که عمویش قاتل پیرزنان است، به او اجازه میدهد که سکوت او را با قول ترک شهر بخرد (زیرا گناه او «مادرش را از بین میبرد») .
برای تماشای این فیلم سینمایی کلاسیک به سایت فیلم نماوا مراجعه نمایید.
یکی از موضوعات مورد علاقه هیچکاک مرد بیگناه متهم به اشتباه بود. در «سایه یک شک» امکان بی گناهی وجود ندارد. از همان ابتدا مشخص است که عمو چارلی (جوزف کاتن) بدنام «قاتل بیوه شاد» است، و بیش از یک بار هیچکاک به تخیلات کابوسآمیز (احتمالاً) بیوههای شاد والسی میپردازد. اولین بار چارلی را میبینیم که بالای تختش دراز کشیده و سیگار میکشد، وقتی که صاحبخانهاش به او گفت دو مرد از او خواسته بودند. او آنها را میبیند که در گوشه طبقه پایین ایستادهاند، کیفی با پول نقد جمع میکند، خانه را ترک میکند و با جسارت از کنارشان میگذرد. این نشان می دهد که آنها نمی دانند او چگونه به نظر می رسد، اما نه اینکه چرا آنها علاقه ای به ترک پانسیون ندارند. بیکفایتی و حساب هزینههای ظاهرا نامحدود این دو پلیس یکی از دلایلی است که این اقدام میتواند چندین هفته طول بکشد.
در سایت فیلم نماوا علاوه بر فیلم های خارجی، فیلم ایرانی نیز قرار دارد.
خواهرزاده سرحال چارلی، شارلوت (ترزا رایت)، که به نام عمویش "چارلی جوان" نامیده می شود، سال ها او را بت کرده است و از خانواده اش شکایت می کند که اگر او به آنها سر بزند، زندگی چندان کسل کننده نخواهد بود. در کمال تعجب، آن روز تلگرامی دریافت کردند که به آنها میگفت منتظر او باشند. در یک عکس معروف، هیچکاک قطار چارلی را نشان می دهد که زیر ابری شوم از دود سیاه می رسد. او وارد سانتا روزا، کالیفرنیا شده است، نمونه شهرهای کوچکی که میتوانستند برای جلدهای پست شنبه عصر نورمن راکول الگوبرداری کنند.
شهر و خانواده نیوتن نقش های اصلی فیلم را بازی می کنند و ممکن است احساسات درونی خود هیچکاک را آشکار کنند. او در اواخر سال 1941 و اوایل سال 1942، در آغاز جنگ جهانی دوم، در زمانی که به دلیل محدودیت های زمان جنگ قادر به دیدار مادر در حال مرگش در لندن نبود، شلیک کرد. او بعداً دوستی شهر را به خاطر این که این مکان را در بین تمام لوکیشنهای فیلمش خوشایندتر کرده است، نسبت داد. تاکید او بر خانه راحت نیوتن، محله ای پرحرف، پلیس گوشه ای که نام همه را می داند، وعده های غذایی شبانه دور یک میز ناهار خوری بزرگ - همه به امنیت که هم او و هم عمو چارلی به دنبال آن بودند، می افزاید و چارلی در مورد این موضوع راپسود می کند. شادی های خانه و خانواده عموی ملاقات کننده به سرعت توسط شهر در آغوش گرفته می شود که حتی مراسمی به افتخار او برگزار می شود.
فیلمهای سینمایی ایرانی جدید و فیلم سینمایی دوبله فارسی در سایت فیلم نماوا قرار دارد.
پس چیزی که با آن شروع می کنیم، خانواده بی گناه نیوتن و عموی شوم است که به اتاق چارلی جوان در بالای پله ها نقل مکان می کند. همچنین در خانواده پدرش جوزف (هنری تراورز)، مادرش اما (پاتریشیا کولینگ) و خواهر کوچکش آن (ادنا می وناکوت) و برادرش راجر (چارلز بیتس) هستند. تراورز در اواخر دهه 60 زندگی خود بود و کالینگ حدود 50 ساله بود که فیلم ساخته شد، و آنها به دنبال والدین آن و راجر قدیمی بودند، اما برای نمادسازی پای سیب فیلم. همسایه بعدی که بدون در زدن وارد خانه می شود، هرب (هیوم کرونین، در اولین فیلمش) است. او و جوزف طرفداران جنایت هستند و زمان زیادی را صرف بحث در مورد روش های ارتکاب یک قتل کامل می کنند. کناره های آنها به خودی خود خنده دار است و بیشتر به دلیل ناراحتی عمو چارلی. روش ترجیحی او خفه کردن با دست خالی است.
بنابراین اکنون همه روی صحنه هستند. عمو، خانواده، همسایه، پلیس (مخصوصاً کارآگاه جوان خوشتیپ جک، با بازی مکدونالد کری، که عاشق چارلی جوان میشود). از آنجایی که عمو چارلی ظاهراً راضی به گذراندن بقیه عمرش در سانتا روزا بود، هیچکاک به چیزی نیاز داشت تا سایه ای از شک ایجاد کند، و فکر می کنم مک گافین او این بار داستانی در روزنامه در مورد قاتل بیوه شاد باشد. اگر عمو چارلی به طور نابخردانه و ناموفق سعی نمی کرد آن را پنهان کند، این داستان ممکن بود مورد توجه قرار نگیرد. این باعث سوء ظن فزاینده چارلی جوان می شود که عمویش باید بیشتر از آنچه به نظر می رسد وجود داشته باشد. چارلی جنبه تاریکی در طبیعت خود دارد، راهی برای باریک کردن چشمانش و به نظر می رسد تهدیدآمیز، که بعدها، تا حدودی ناخوشایند، ناشی از ضربه به سر در دوران جوانی است.
امکان دانلود نیز در سایت فیلم نماوا قرار گرفته است. دانلود فیلم کمدی زیرنویس فارسی و دانلود سریال ترکی با زیرنویس فارسی دو ژانر محبوب است.
سپس موتور طرح شامل سوء ظن چارلی جوان و پارانویای عمویش و تلاش های ناشیانه برای قتل او می شود - گویی که این امر چیزی بیش از تأیید سوء ظن های پلیس جک را انجام می دهد. همانطور که طرح ها پیش می روند، این یکی شاهکار هیچکاک نیست، اما به این دلیل کار می کند که تعلیق ایجاد می کند. خواهرزاده قبل از کشته شدن یا اثبات درستی او چقدر به حقیقت نزدیک می شود؟
در طول مدت فیلم، همه عناصر به طور موثر مشبک می شوند. بعداً ضعف ها آشکار می شود.
دانلود فیلم کره ای زیرنویس فارسی نیز از برنامههای نماوا است.
بیشتر تأثیر فیلم از جلوه های بصری آن ناشی می شود. هیچکاک استاد سبک آهنگسازی کلاسیک هالیوود بود. این امکان وجود دارد که بعد از یک دقیقه یا بیشتر یکی از فیلم های او را کاملاً به دلیل قرارگیری دوربین تشخیص دهید. او کمی زیباتر از زبان دوربین معروف استفاده کرد. در اینجا ببینید که چگونه او به آرامی روی چهرهها زوم میکند تا تشخیص یا ترس را نشان دهد. تماشا کنید که او از عکس های شیب دار استفاده می کند تا چیزهایی را به ما نشان دهد که آنطور که باید نیستند. او از نواحی متضاد روشن و سایهدار درون کادر برای بیان اظهارات اخلاقی استفاده میکند، گاهی اوقات قبل از اینکه نشان داده شود. در حین تدریس چندین فیلم او با تکنیک استاپ اکشن شات به شات متوجه شدم که حتی یک پلان تئوری ترکیب بندی را نقض نمی کند.
یکی از ژانرهایی که میتوانید در نماوا بیابید فیلم سینمایی هندی عاشقانه است.
کارگردانان زیادی به اندازه سر آلفرد به راه پله علاقه نداشتند. آنها سلسله مراتبی از قدرت و ضعف را تحمیل می کنند. شخصیتی در بالای پلهها بسته به اینکه POV زیاد یا پایین باشد، ممکن است ظاهر شود یا در خطر سقوط باشد. جریان خانه از پیاده رو، به ایوان، از در و مستقیماً از پله ها بالا می رود. پله های بیرونی در پشت وجود دارد و هر دو پله برای توالی های کوچک تهدید و فرار استفاده می شوند. توجه کنید که هیچکاک از چند تغییر زاویه دوربین و نورپردازی در راه پله استفاده می کند. او آنها را وسیلهای ایدهآل برای ایجاد عدم تعادل در فضای داخلی افقی میدانست. آنها آنقدر برای او مهم بودند که آنقدر به یاد ماندنی استفاده شده بودند که می توانم برخی از عناوین او را نام ببرم و اگر آنها را دیده باشید بلافاصله پله ها را به یاد خواهید آورد: "بدنام"، "روانی"، "غریبه ها در قطار"، "دیوانگی" و البته "سرگیجه."
جوزف کاتن و ترزا رایت تمام کارهای سنگین را در بخش بازیگری انجام می دهند. شخصیتهای دیگر مجموعهای از کلیشهها هستند. یکی از الهامبخشهای هیچکاک برای این فیلم، «شهر ما» ساخته تورنتون وایلدر بود که اشتیاق او برای خانهداری را در زمانی که بریتانیا از قبل در جنگ بود، شعلهور کرد. به نوعی اینجا دو فیلم وجود دارد: یک هیچکاک و یک شهر کوچک نوستالژیک فانتزی. شهر آنقدر بی گناه است که عمو چارلی وارد بانکی می شود که جوزف نیوتن در آن رئیس جمهور است، ده ها هزار دلار به صورت صورتحساب از کیفش واریز می کند و جوزف هرگز سوالی نمی پرسد. نیوتنها چندان مورد سوء ظن قرار نمیگیرند. این دو کارآگاه در یک نقطه داستانی سرسری می سازند که در حال کار بر روی یک نظرسنجی ملی هستند که از آنها می خواهد از اتاق هایی که آمریکایی ها در آن زندگی می کنند عکس بگیرند. البته آنها امیدوارند که با اقامتگاه نیوتن و اتاق عمو چارلی شروع کنند. پله های جلو و عقب در اینجا بسیار مورد استفاده قرار می گیرند. چند خانواده بانکدار این داستان را باور خواهند کرد؟در طول مدت فیلم، همه عناصر به طور موثر مشبک می شوند. بعداً ضعف ها آشکار می شود.
برای کودکان نیز برنامه کودک سینمایی جدیدتهیه شده است.
بیشتر تأثیر فیلم از جلوه های بصری آن ناشی می شود. هیچکاک استاد سبک آهنگسازی کلاسیک هالیوود بود. این امکان وجود دارد که بعد از یک دقیقه یا بیشتر یکی از فیلم های او را کاملاً به دلیل قرارگیری دوربین تشخیص دهید. او کمی زیباتر از زبان دوربین معروف استفاده کرد. در اینجا ببینید که چگونه او به آرامی روی چهرهها زوم میکند تا تشخیص یا ترس را نشان دهد. تماشا کنید که او از عکس های شیب دار استفاده می کند تا چیزهایی را به ما نشان دهد که آنطور که باید نیستند. او از نواحی متضاد روشن و سایهدار درون کادر برای بیان اظهارات اخلاقی استفاده میکند، گاهی اوقات قبل از اینکه نشان داده شود. در حین تدریس چندین فیلم او با تکنیک استاپ اکشن شات به شات متوجه شدم که حتی یک پلان تئوری ترکیب بندی را نقض نمی کند.
کارگردانان زیادی به اندازه سر آلفرد به راه پله علاقه نداشتند. آنها سلسله مراتبی از قدرت و ضعف را تحمیل می کنند. شخصیتی در بالای پلهها بسته به اینکه POV زیاد یا پایین باشد، ممکن است ظاهر شود یا در خطر سقوط باشد. جریان خانه از پیاده رو، به ایوان، از در و مستقیماً از پله ها بالا می رود. پله های بیرونی در پشت وجود دارد و هر دو پله برای توالی های کوچک تهدید و فرار استفاده می شوند. توجه کنید که هیچکاک از چند تغییر زاویه دوربین و نورپردازی در راه پله استفاده می کند. او آنها را وسیلهای ایدهآل برای ایجاد عدم تعادل در فضای داخلی افقی میدانست. آنها آنقدر برای او مهم بودند که آنقدر به یاد ماندنی استفاده شده بودند که می توانم برخی از عناوین او را نام ببرم و اگر آنها را دیده باشید بلافاصله پله ها را به یاد خواهید آورد: "بدنام"، "روانی"، "غریبه ها در قطار"، "دیوانگی" و البته "سرگیجه."
جوزف کاتن و ترزا رایت تمام کارهای سنگین را در بخش بازیگری انجام می دهند. شخصیتهای دیگر مجموعهای از کلیشهها هستند. یکی از الهامبخشهای هیچکاک برای این فیلم، «شهر ما» ساخته تورنتون وایلدر بود که اشتیاق او برای خانهداری را در زمانی که بریتانیا از قبل در جنگ بود، شعلهور کرد. به نوعی اینجا دو فیلم وجود دارد: یک هیچکاک و یک شهر کوچک نوستالژیک فانتزی. شهر آنقدر بی گناه است که عمو چارلی وارد بانکی می شود که جوزف نیوتن در آن رئیس جمهور است، ده ها هزار دلار به صورت صورتحساب از کیفش واریز می کند و جوزف هرگز سوالی نمی پرسد. نیوتنها چندان مورد سوء ظن قرار نمیگیرند. این دو کارآگاه در یک نقطه داستانی سرسری می سازند که در حال کار بر روی یک نظرسنجی ملی هستند که از آنها می خواهد از اتاق هایی که آمریکایی ها در آن زندگی می کنند عکس بگیرند. البته آنها امیدوارند که با اقامتگاه نیوتن و اتاق عمو چارلی شروع کنند. پله های جلو و عقب در اینجا بسیار مورد استفاده قرار می گیرند. چند خانواده بانکدار این داستان را باور خواهند کرد؟